ای کاش آن سبکباران، که غم مرزوبوم ایران را ندارند میدانستند که در امواج عشق به ایران غوطه خوردن، نیاسودن و تنوجان را به موج سپردن، از نفس افتادن و ازپا درنیامدن چه شور و نشاطی دارد و من بیش از نیمقرن است که خود را از این «تبار نیاسودن» یافته و اگر در زندگی فرهنگی و دانشگاهی هم چند پلهیی را پیمودهام در حالوهوای این تبار، و در سایه سیمرغ این عشق بوده است...